سه مهارت مهم برای آمادگی در برابر بحران‌ها

چهار ویژگی تزلزل، عدم‌قطعیت، پیچیدگی و ابهام، در کنار هم می‌توانند بشکه باروتی باشند که در هنگام وقوع بحران‌های دوره‌‌‌ای، برای رهبران کسب و کار ایجاد دردسر کنند. به همین دلیل، این رهبران باید فراتر از تیم، بازار و صنعت خود فکر کنند و با استفاده از مهارت‌‌‌های زیر، آماده این بحران‌ها باشند:

 ایجاد آگاهی پانورامایی

برای فهمیدن مفهوم آگاهی پانورامایی، یک لنز دوربین را در نظر بگیرید. نه یک دوربین پیچیده، بلکه همین دوربین‌‌‌هایی که گوشی‌‌‌های هوشمند در دستمان دارند. تقریبا همه ما می‌‌‌دانیم چطور لنز این دوربین‌‌‌ها را تنظیم کنیم تا از یک منظره وسیع یا چشم‌‌‌انداز ۳۶۰ درجه‌‌‌ای یک اتاق عکس بگیریم. برای عکس کلوزآپ از یک تک‌‌‌درخت یا صورت یک دوست، تنظیمات را روی پرتره قرار می‌‌‌دهیم. رهبران سازمانی جهانی، درست به همین شکل باید یاد بگیرند توجه خود را از طیف گسترده‌‌‌ای از رویدادها که معمولا در سطح بین‌المللی هستند و بحران‌هایی را شامل می‌‌‌شوند، به کلوز‌‌‌آپ‌‌‌هایی مثل دینامیک‌‌‌های تیمی یا آمار فروش محلی، تغییر دهند.  برای ایجاد آگاهی پانورامایی، اسکن کردن مسائل فعلی جهانی اولین قدم است. مثل لنز واید دوربین، باید دائما تا جایی که می‌توانید دید گسترده‌‌‌ای نسبت به رویدادهای بین‌المللی – مثل نوسان قیمت نفت، تغییرات قانون کار، و کمبود یا مازاد محصولات کشاورزی که بر کل اکوسیستم‌ها اثر می‌‌‌گذارند –  داشته باشید. یک راه ساده و ضروری این است که از انواع رسانه‌‌‌های بین‌المللی به صورت پیوسته استفاده کنید. به این ترتیب بهتر می‌توانید رویدادهای ژئوپلیتیک و… را رصد کنید و این اولین قدم برای تعریف مشکلات محلی خودتان است که بر عهده «لنز پرتره» شماست.

۲- مقابله با اثر کشور مبدأ

اصطلاح «اثر کشور مبدأ» را اولین بار رابرت اسکولر جامعه‌‌‌شناس در اواسط دهه ۶۰ مطرح کرد. اگر بخواهیم به طور ساده بیان کنیم، اثر کشور مبدأ وقتی مطرح می‌شود که مصرف‌کننده‌‌‌ها یک محصول یا خدمت را به جای ارزش ذاتی آن، مطابق تصورات قبلی خود در مورد کشوری که آن محصول یا خدمت در آن ساخته شده، کلیشه‌‌‌سازی می‌کنند. این اثر می‌تواند مثبت هم باشد، اما بیشتر منفی است (مثل مثالی که در قسمت قبل، در مورد ریختن کوکاکولا به زمین، توسط شهروندان ترکیه، به علت احساسات ضد آمریکایی آنها گفته شد).

رهبران سازمانی جهانی باید تهدیدهای اثر کشور مبدأ بر عملکرد درآمدی خود را پیش‌بینی کنند. این تهدیدها می‌توانند در شکل تحریم‌‌‌ و در مقیاسی بی‌‌‌سابقه باشند. امروز، رسانه‌‌‌های اجتماعی، شبکه‌‌‌ای جهانی، مصرف‌کنندگان را که می‌توانند اطلاعات را به صورت فوری تبادل و کمپین‌‌‌های بزرگ را سازماندهی کنند، به هم وصل می‌کنند.

به عنوان مثال، تحریم مصرف‌کنندگان، باعث شد سوپرمارکت زنجیره‌‌‌ای بزرگ سینزبری، بعد از ضرر ۱۲۵‌میلیون دلاری طی دو سال، بازار مصر را در سال ۲۰۱۱ ترک کند. با اینکه سینزبری در مصر اشتغال‌زایی کرده بود و محصولات محبوبی را عرضه کرده بود، مردم بعد از شنیدن داستان‌‌‌هایی در مورد ارتباط این شرکت با اسرائیل، دچار احساسات منفی شدند و آن را تحریم کردند.

۳- فریم‌‌‌بندی موقعیت

وقتی می‌‌‌خواهید عکس با تنظیمات پرتره بگیرید، نحوه فریم‌‌‌بندی آن را انتخاب می‌‌‌کنید. چقدر از پس‌‌‌زمینه در عکس باشد؟ از کدام زاویه باشد؟ فریم‌‌‌بندی موقعیت، برای اینکه تیم‌‌‌تان را برای یک بحران جهانی آماده کنید، به همین شکل است. به محض اینکه یک چشم‌‌‌انداز پانورامایی را اسکن کردید، می‌توانید ریسک‌های پیش رو را پیش‌بینی کنید. سپس باید به تغییراتی که تیم‌‌‌تان برای رویارویی با چالش‌های آینده به واسطه رویدادهای جهانی نیاز دارد، نگاه دقیقی داشته باشید.

به عنوان مثال، چند ماه مانده به انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا (که به پیروزی ترامپ منجر شد)، مدیران عامل مکزیکی مجبور بودند چند سناریو را برای مقابله با اتفاقاتی که ممکن بود برای محصولات یا خدمات آنها بیفتد، پیش‌بینی کنند. فریم‌‌‌بندی موقعیت، با تغییر لنزهایتان از سناریوهای پانورامایی به مجموعه‌‌‌ای از سناریوهای پرتره‌‌‌ای، به شما امکان می‌دهد به شکل فعالانه‌‌‌ای پیش‌بینی کنید که رویدادهای فعلی چه اثری بر آینده کوتاه‌مدت و بلندمدت شما خواهند داشت. از آنجا که جو سیاسی دنیا هر چه بیشتر قطبی می‌شود و مشتریان متناسب با آن واکنش نشان می‌دهند، پیش‌بینی و فریم‌‌‌بندی سناریوهای احتمالی، بسیار مهم است.

یک شاخص تاییدکننده برای فریم‌‌‌بندی چنین موقعیتی، در واکنش‌‌‌های مختلفی که کشورها در اواخر ۲۰۱۹ و اوایل ۲۰۲۰، زمانی که دنیا متوجه وجود و تهدید ویروس کرونا شد، مشهود بود. در حالی که یک ماه به فستیوال سالانه «ماردی گراس» در نیواورلئان که معمولا بیش از یک‌میلیون نفر را از سراسر دنیا جذب می‌کند مانده بود، دولت آمریکا در گزارشی اعلام کرد که ویروس جدیدی که در چین شناسایی شده، تهدیدی جدی برای مردم آمریکا نیست. شهردار همراه با مقامات ارشد بهداشتی شهر و برنامه‌‌‌ریزان فستیوال، این گزارش را بی‌چون و چرا پذیرفتند. این پیش‌بینی اشتباه، عواقب تراژیک داشت. ماردی گراس در ۲۵ فوریه برگزار شد و بیش از ۴/ ۱‌میلیون نفر در اجتماعی فشرده در شهر حاضر شدند. در همین روز، مرکز کنترل بیماری آمریکا هشدارهای واضحی در مورد احتمال شیوع جهانی ویروس صادر کرد و گفت که شهرهای مختلف باید آماده برنامه‌‌‌ریزی برای یکسری اقدامات سختگیرانه باشند. اما دیر شده بود. فریم‌‌‌بندی این موقعیت، اشتباه بود.  تقریبا دو هفته بعد، در ۹ مارس، اولین مورد ابتلا به کرونا در نیواورلئانز شناسایی شد و این شهر یکی از سریع‌‌‌ترین روندهای ابتلا و مرگ‌‌‌ومیر آمریکا را به خود اختصاص داد. بعد از آن هم، شهردار از تصمیمی که برای برگزاری فستیوال گرفته بود، دفاع کرد و اصرار داشت که طبق اطلاعاتی که گرفته بوده، عمل کرده است. برعکس این اتفاق، در سنگاپور رخ داد. نظام بهداشت و درمان دولت سنگاپور، توانست با بسیج کردن به‌‌‌موقع منابع و استفاده از تجربه بحران‌های سلامتی قبلی مثل شیوع سارس در سال ۲۰۰۳، از شیوع گسترده کرونا جلوگیری کند و تعداد ابتلاها را پایین نگه دارد.  مشخصا، رصد کردن یک بحران قریب‌‌‌الوقوع کافی نیست. رهبران کسب‌و‌کار باید واقعیت را بپذیرند. کارشناسان دریافته‌‌‌اند که رهبران سازمانی معمولا به این دلیل به سیگنال‌‌‌های هشدار توجه نمی‌‌‌کنند که به اشتباه معتقدند سازمان آنها آسیب‌‌‌پذیر نیست یا واقعیت را انکار می‌کنند.

نويسنده: Tsedal Neeleyمترجم: مريم رضايي منبع: كتاب انقلاب دوركاري منبع فارسی: دنیای اقتصاد

اشتراک گذاری:



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *