انتخاب شریک مناسب در مسیر کارآفرینی

یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های هر کارآفرین در زمان ایجاد کسب‌وکار خود یا در مسیر رشد و توسعه، این است که بهتر است این کار را به تنهایی انجام دهم یا با فرد یا افرادی شریک شوم؟ شاید برای بسیاری از کارآفرینان سهیم شدن در کسب‌وکاری که آن‌ را با همه دشواری‌هایش آغاز کرده و ادامه داده‌اند چندان ساده نباشد. اما باید این واقعیت را پذیرفت که هر فرد با وجود محدودیت‌هایش در زمان، سرمایه، دانش و مهارت گاهی برای توسعه کسب‌وکار خود به شریک نیاز دارد.


به‌زعم بسیاری از کارآفرینان، انتخاب شریک یکی از نقاط مهم در روند کسب‌وکار است و آن را شمشیر دولبه می‌دانند. شریک مناسب موجب ارتقای کسب‌وکار خواهد شد و انتخاب شریک نامناسب می‌تواند همه زحمات کارآفرین را نقش برآب کند! تجربه‌ شخصی در حوزه کارآفرینی و مطالعات انجام شده نشان می‌دهد بی‌شک با انتخاب شریک مناسب، نسبت به زمانی که خودمان به تنهایی این کار را انجام دهیم کسب‌وکار بهتری خواهیم داشت. اما چرا غالب کارآفرینان، از سوی شریک خود آسیب دیده و از شراکت هراس دارند؟ شاید دلیل آن این است که بسیاری از کارآفرینان به درستی نمی‌دانند که در انتخاب شریک چه نکاتی را باید مدنظر داشته باشند. سعی داریم در این یادداشت به‌صورت مختصر به نکات مهم در انتخاب شریک مناسب در کارآفرینی اشاره کنیم. اگر به‌دنبال انتخاب شریک هستید نکات زیر را به‌خاطر بسپارید.

۱- شریک، سرمایه‌گذار نیست

در تصور عموم مردم، کلمه شریک به شخصی اطلاق می‌شود که در کسب‌وکار ما سرمایه‌گذاری مالی انجام داده است اما در واقعیت شریک صرفا سرمایه‌گذار نیست. به این موضوع باید دقت شود که سرمایه‌گذاری برای آغاز، شروع یک شراکت خوب را می‌تواند رقم بزند. ما باید به‌طور شفاف و مشخص نیازها و درخواست‌هایمان را از شریک خود بخواهیم. این درخواست‌ها می‌تواند برای هر فرد و کسب‌وکاری متفاوت باشد اما مهم‌ترین آنها، داشتن اهداف و چشم‌انداز مشترک (و نه الزاما استراتژی‌های مشترک)، داشتن تخصص‌ها و مهارت‌های مکمل، داشتن شبکه‌ ارتباطی توانمند و علاقه‌مندی به کسب‌وکار مشترک در کارآفرینی هستند. به یاد داشته باشید اگر شریک شما در راستای اهداف و چشم‌انداز سازمان با شما همراه و هم‌نظر نباشد، صرفا انرژی شما صرف بحث‌های طولانی در متقاعد کردن یکدیگر شده و شما را از هدف اصلی کسب‌وکار دور خواهد کرد.

۲-شریک، کارمند کسب‌وکار نیست

آیا شریک لزوما باید در محل سازمان حضور داشته باشد؟ شرح وظایف شریک در سازمان چیست؟ تجربه نشان می‌دهد الزاما شریک خوب، نباید در کسب‌وکاری که ایجاد کرده‌ایم مستقیما کار کند و کارمند آن سازمان محسوب شود. در بسیاری از مواقع نقش یک شریک به‌عنوان حامی فکری و کنترل‌کننده در سیستم، بسیار موثرتر و مفیدتر از بودن او در نقش کارمند خواهد بود. بستگی دارد که شما به‌عنوان کارآفرین چه انتظاری از شریک کاری خود دارید. کارآفرین باید پیش از شروع شراکت با شریک خود در حیطه وظایف شغلی به توافق رسیده باشد و مسوولیت‌های هر یک به‌صورت شفاف مشخص باشد.

۳-شریک، ماشین امضا نیست

اغلب ما فکر می‌کنیم زمانی که با فرد یا افرادی شریک می‌شویم، الزاما باید همیشه در کنار ما باشد و باید در هر تصمیم‌گیری نقش داشته و تایید و امضای او در پای همه تصمیمات وجود داشته باشد. یکی از ویژگی‌های مهم در نقش‌آفرینی به‌عنوان شریک خوب، ایجاد فضای اعتماد و باز گذاشتن مسیر کاری برای مدیرعامل و تیم اجرایی در تصمیم‌گیری‌هاست. حمایت و ایجاد بستر رشد و به عبارتی نقش تصمیم‌سازی به‌جای تصمیم‌گیری از مهم‌ترین مسائلی است که یک شریک خوب باید ایفا کند. شاید بتوان یکی از مثمرثمرترین وظایف شریک خوب را هموارسازی مسیر رشد و توسعه کسب‌وکار دانست.

۴-شریک، رفیق ما در سود نیست

به قول معروف شریک خوب رفیق نیمه راه نیست! در هر کسب‌وکاری سود و زیان دو روی یک سکه‌اند. ما باید در انتخاب شریک، بدانیم که تحمل و رفتار شریکمان نسبت به ضرر احتمالی چگونه خواهد بود و آیا حاضر است از منطقه امن خود خارج شده و دست به‌ریسک بزند؟ آیا دیدی بلندمدت به کسب‌وکار مشترکمان دارد؟ یا اینکه می‌خواهد یک سود مالی سریع داشته تا آن را در حوزه دیگری سرمایه‌گذاری کند؟ و آیا به‌دنبال خلق ثروت است یا به کسب سود موقتی راضی می‌شود؟ پاسخ این سوالات می‌تواند روند شراکت را به کلی تحت‌تاثیر قرار دهد. به همین دلیل باید قبل از آغاز شراکت پاسخ‌های مشخصی برایشان داشته باشیم. شاید سابقه فعالیت‌های فردی که به‌عنوان شریک در ذهن داریم بتواند در این زمینه به ما کمک کند.

۵-شریک، بله قربان‌گو نیست

گاهی اوقات فکر می‌کنیم، شریک خوب باید با تمام ایده‌ها و نظرات ما موافق باشد. اگر همواره انتظار تایید از سوی شریک خود دارید باید بدانید در عمل این نوع شراکت به شکست خواهد رسید. شریک مناسب باید در تمام مقاطع همراه شما باشد و نظرات خود را بیان کند و مخالفت‌ها و انتقادهای او می‌تواند بسیار راهگشا باشد. تضارب آرا و داشتن مدل فکری متفاوت در میان شرکا، بی‌شک سبب دستیابی به ایده‌های جدید و راه‌حل‌های کاربردی‌تر در کسب‌وکار خواهد شد. داشتن تفکر نقادانه در بین شرکا یک نعمت ارزشمند است. 

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد

اشتراک گذاری:



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *