دهستان دایجی، مجموعهای از روستاهای غبارآلود در قلب دشتهای مرکزی چین است که کمتر کسی فکرش را میکرد برای تبدیلشدن به قطب پیشتازِ تجارت الکترونیک در کشور گزینه مناسبی باشد.
روی دیوار یک تولیدی کوچک در یکی از دورافتادهترین مناطق چین با حروف قرمز بزرگ شعاری نوشته شده است که معنیاش میشود: «با تائوبائو، با روزهای تلخ خداحافظی کنید. تجارت الکترونیک، مسیری است بهسوی خوشبختی». «تائوبائو» یک فروشگاه آنلاین اینترنتی مثل آمازون است که سالها پیش توسط شرکت علیبابا، بزرگترین پلتفرم تجارت الکترونیک در چین و یکی از بزرگترین غولهای فناوری دنیا راهاندازی شد. یک تحلیلگر اقتصادی از نقش تاوباو در فقرزدایی، بازسازی مناطق روستایی و شکوفایی تجارت الکترونیک روستایی در چین گزارش میدهد. این مطلب را جاش فریدمن نویسنده و پژوهشگر اقتصادی و اجتماعی نوشته که در وبسایت کوارتز منتشر شده است. وبسایت ترجمان نیز آن را با ترجمه بابک حافظی منتشر کرده است. خلاصه مطلب را در ادامه میخوانید. دهستان دایجی، مجموعهای از روستاهای غبارآلود در قلب دشتهای مرکزی چین است که کمتر کسی فکرش را میکرد برای تبدیلشدن به قطب پیشتازِ تجارت الکترونیک در کشور گزینه مناسبی باشد.
اولین کلمهای که برای توصیف آن منطقه به ذهن ساکنانش میرسد «دورافتاده» است. تا همین چند سال پیش، تا مرکز شهرستان که فقط ۱۵ کیلومتر (۳/۹ مایل) از آنجا فاصله داشت، یکساعت با ماشین راه بود، چون جاده درستوحسابی وجود نداشت. البته کسی هم اهمیتی نمیداد: هیچکس آنجا پولِ ماشین خریدن نداشت و این دهستان هم مثل خیلی از مناطق روستایی در چین، تا حد زیادی از جوانهای در سن کار خالی شده بود، چراکه اکثرشان آن منطقه دورافتاده را ترک و برای دستمزد بالاتر در امتداد ساحل مهاجرت کرده بودند. هِزه، بخشی از تقسیمات کشوری که این دهستان در آن واقع شده، اخیراً در مقاله یکی از مجلات، اینطور توصیف شده بود: «مترادف با عقبماندگی، بچه سرراهی و ناخواسته استان شاندونگ.»
سو یونگژونگ در سال ۲۰۱۳ از یکی از دهستانهای همان اطراف بهعنوان دبیر حزب انتخاب شد تا به دایجی سرکشی کند، حتی او هم از دیدن این حجم از فقر و فلاکت شگفتزده شده بود. دو تا از روستاهای این دهستان از طرف استان بهعنوان روستاهایی که «ردای فقر برتن کردهاند» مشخص شدند. حتی در شهرکهای اطراف آنجا که سو قبلاً تجربه اقامت در آن را داشت، دستکم یکی دو کارخانه کوچک پیدا میشد، اما دریغ از حتی یک زیرساخت صنعتی در دایجی. اما امروزه این دهستان و مناطق اطرافش، به پایتخت بومی چین در تولید گروه خاصی از محصولات تبدیلشدهاند: نیمی از ۴۵ هزار ساکن دهستان، یا لباس تولید میکنند یا لباس میفروشند – از لباس شخصیتهای شرور فیلمها گرفته تا نسخههای ملوسی از مارها و تمساحها و میمونها- که همگی در وبسایت تاوباو به فروش میرسند. وبسایتی متعلق به شرکت علیبابا، بزرگترین پلتفرم تجارت الکترونیک در چین. فروش لباسهای دهستان دایجی، در سال ۲۰۱۶ به ۸/ ۱ میلیارد یوان (معادل ۲/ ۲۶ میلیون دلار) رسید و مقامات محلی حدس میزنند مجموع فروش کل شهرستان سهبرابر این رقم باشد یا بهعبارتی حدود ۷۰ درصد بازار فروش لباس در تاوباو. در روستای دینگلو، جایی که این صنعت برای اولینبار در آنجا شروع به رشد کرد، از کل ۳۰۶ خانوار ساکن آنجا، ۲۸۰ خانوار، کسبوکارشان مرتبط با تاوباو است. بقیه هم اکثراً ازکارافتاده هستند و بهگفته ساکنین اگر از دستشان بر میآمد آنها هم در تاوباو فروشنده میشدند.
در نوامبر ۲۰۱۶، دفتر مبارزه با فقر در شورای دولتی بههمراه ۱۶ وزارتخانه دیگر، خطوط راهنمایی را منتشر کردند که از توسعه گسترده تجارت الکترونیک در مناطق روستایی بهعنوان بخشی از مبارزه دولت با فقر خبر میداد. طبق برنامه، تا سال ۲۰۲۰ مناطق فقیرنشین روستایی باید فروش الکترونیکی خود را چهاربرابر میکردند. روی دیوار یکی از ساختمانهای کنار جاده که مربوط میشود به یکی از اولین تولیدیهای شخصی که در دایجی برپا شد، با حروف قرمز بزرگ شعاری نوشته شده است. معنیاش میشود: «با تاوباو، میتوانید با روزهای تلخ خداحافظی کنید. تجارت الکترونیک، مسیری است بهسوی خوشبختی.»
سالن کارخانه کوچک آقای دینگ پِیلینگ که شکلوشمایلی شبیه آشیانه هواپیما دارد، در حاشیه زمین او در روستای دینگلو واقع شده و کنار جادهای است که بهتازگی سنگفرش شده و به شهرک مسکونی منتهی میشود. در یکی از اتاقهایش دو بانوی میانسال از روستاهای اطراف، مشغول اتوکردنِ لباسهای پرستاری دوران جنگ جهانی دوم هستند که مربوط به فیلمی دیگر از آن جنگ میشود. جنگی که برای چینیها یادآور نبردی قهرمانانه علیه نظامیگری ژاپنیهاست. این زنان، پیشتر در مزرعهای همان اطراف کار میکردند؛ اکنون بیرون از مزرعه، هم دستمزد بیشتری گیرشان میآید و هم خیلی به خانهشان نزدیکتر شدهاند. آقای دینگ، برخلاف اکثر بزرگسالان روستا، هیچوقت آنجا را ترک نکرد. یک مرد لاغر ۶۰ ساله با عینکی بزرگ و پوستی تیره و آفتابسوخته که بعد از اتمام دبیرستان به شغل معلمی رو آورد. او ابتدا ریاضیات و زبان تدریس میکرد، اما عایدیاش ناچیز بود. تنها در اواسط دهه ۱۹۸۰ بود که بعد از ۱۳ سال کار معلمی، فرصت شغلی دیگری پیدا کرد. هنرمندی در یکی از روستاهای اطراف، پردههایی را رنگآمیزی میکرد برای استفاده بهعنوان پسزمینه عکاسی، اما آنقدر سرگرم نقاشی بود که برای فروششان وقت کم میآورد. پس دینگ و عموزادهاش فروشنده خانهبهخانه پردههای عکاسی شدند. بعداً بازارشان را تغییر دادند به فروش لباسهای عکاسی و بعد از آن به فروش لباسهای عمومیتر بازیگری که گروه بزرگتری از مشتریان را شامل میشد. حوالی سال ۲۰۱۳، فقط آقای دینگ و چند خانوار محدود بودند که جز کار زراعت در کسبوکار دیگری هم فعالیت داشتند.
آقای سو، بهعنوان دبیر جدید حزب در دهستان در آن زمان، فرصتی برای توسعه شناسایی کرده بود. جادههای آن زمان دربوداغانتر از آن بودند که مناسب کامیونهای تحویل کالا باشند. پس خودش آستین همت را بالا زد. بهقول ساکنین آنجا او و مسئولان دولتی همکارش در دهستان، دستبهکار شدند و خودشان جادهها را تعمیر کردند. آنها کابلهای فیبر نوری را هم در زمین کارگذاشتند – و بهادعای او «سرعت اینترنتشان از شانگهای هم بهتر شد» – او همچنین نامه سرگشادهای نوشت و تحصیلکردههای دانشگاهی و مهاجرتکردههایی که رفته بودند شهر را ترغیب کرد که به دهات برگردند. در دایجی، تلاشهای آقای سو او را در ذهن روستاییان تا حد یک اسطوره بالا برده است، همان روستاییانی که تا پیش از آن رابطهشان با مقامات محلی کاردوپنیر بود. بااینحال، سو تأکید دارد آنچه در دایجی اتفاق افتاد میتواند در مناطق دیگر هم تکرار و تکثیر شود.
دینگ پِییو، عموزاده کوچکتر دینگ پِیلینگ، توضیح میدهد: «همه تحصیلکردههایی که به روستا برگشتند در کارشان موفق شدهاند. حالا باید بگردیم و تعداد بیشتری از آنها پیدا کنیم.»
دینگ پِییو، برای تحصیلکردههایی که از شهرها و شهرستانهای اطراف به آنجا میآیند، جای خواب و غذا فراهم و برایشان کامپیوتر دستوپا میکند، اما بههرحال راضیکردن شهریها برای زندگی در روستا کار آسانی نیست. در شلوغترین ماههای سال، آنقدر سفارش سرشان میریزد که بزرگترین کسبوکارهای روستا مجبور میشوند دستبهدامان کارخانههای استانهای دیگر شوند و کار را به آنها برونسپاری کنند. این مشکلشان سخت و درعینحال حسادتبرانگیز است و تا همین چندسال پیش کسی فکر بهوجودآمدن چنین شرایطی را هم نمیکرد. با بیشتر شدن فروش، حالا ساکنین روستا به آنسوی مرزها هم چشم دوختهاند. دولت محلی هم قصد دارد بهزودی کار ساخت سومین پارک صنعتی را در دهستان آغاز کند تا بتواند میزبان سالنهای تولید و دفاتر فروش بیشتری باشد. حالا کارآفرینان تاوباویی در دایجی، شروع کردهاند به صادرات لباس به خارج از کشور، بهخصوص به مالزی، ویتنام و بقیه کشورهای آسیای جنوبشرقی. گام بعدی، بهگفته خودشان، این است که کیفیت لباسها را آنقدر ارتقا دهند که بتوانند به بازارهای گرانتری در اروپا و ایالات متحده دست پیدا کنند.
دینگ پِیلینگ، کسی که همه این تحولات را به چشم خودش دیده است، هدف بلندپروازانهتری در سر دارد. «دلم میخواهد همه چین و همه دنیا روستایم دینگلو را بشناسند.»
منبع: روزنامه جوان