مشاور عزیز،
میدانم که شما همیشه از ما میخواهید اعتماد به نفس داشته باشیم، اما من ندارم! تجربه کاریام خیلی محدود است. کلا چهار سال سابقه کار دارم و رقیبانم کسانی هستند که شاید ۱۰ یا ۱۵ سال سابقه داشته باشند. چطور با آنها رقابت کنم؟ بهعلاوه، رزومهام خیلی خالی است. چیز خاصی ندارم که بخواهم به آن اضافه کنم. برای شرکت معتبری کار نکردهام و مدرک تحصیلی درخشانی ندارم. همه اینها باعث شده اعتمادبهنفس لازم برای حضور در مصاحبهها را نداشته باشم. به نظرتان چطور میتوانم اعتماد به نفس پیدا کنم؟
پاسخ: دوست عزیز،
ممکن است یکی از رقبای تو برای من بنویسد: «من دارم با کسی رقابت میکنم که چهار سال سابقه کار دارد، با انرژی نامحدود و ایدههای خارق العاده. چطور با او رقابت کنم؟» همه آدمها روی چیزهایی که ندارند یا چیزهایی که به نظرشان نقطه ضعف است تمرکز میکنند.
واقعیت این است که تو با چهار سال تجربه هم فوقالعاده هستی. حتی اگر هیچ تجربهای نداشتی، باز هم عالی بودی. ما همیشه میتوانیم روی چیزی که نداریم متمرکز شویم؛ من، تو یا هر کس دیگر. اما این چه کمکی به ما میکند؟ چهار سال سابقه خیلی زیاد است. چهار سال تجربه برای انجام خیلی از شغلهای جالب و توانمندساز، نه تنها کم نیست، بلکه خیلی هم کافی است.
اولین توصیه من به تو این است یک دفترچه یادداشت برداری و در آن بنویسی. بنویس که شغل دلخواهت چیست. بنویس که چرا فکر میکنی تو را برای آن شغل ساختهاند. داستانهای جذابت را بنویس که اولین بار، کی آن کار را انجام دادهای و موفق شدهای. یا فعالیت داوطلبانهای را که در مدرسه انجام دادهای تعریف کن.
ما دو جور قدرت داریم. اولی، قدرتی است که دیگران به ما میدهند، به واسطه عنوان شغلی، ارتقای شغلی، افزایش حقوق، بودجه، پاداش و چیزهایی که ماهیت این شکلی دارند. این مدل قدرت، هیچ ایرادی ندارد. خیلی حس خوبی است وقتی مثلا، دیگران از ما قدردانی میکنند. اما یک نوع دیگر قدرت هم داریم که خیلی مهم تر است.
قدرت واقعی، چیزی است که خودت در درون خودت میسازی. هر روز و پس از کسب هر تجربه. وقتی بر سختیها غلبه میکنی، قویتر میشوی. نمونهاش، همین سختیای که در حال حاضر ذهنت را درگیر کرده.
توصیه دومم به تو این است که دور خودت را با آدمهایی پر کنی که هوایت را داشته باشند و روحیه ات را بالا ببرند. تماست را با افرادی که روحیه ات را تضعیف میکنند یا خدای نکرده، تو را تحقیر میکنند، محدود کن. قدم گذاشتن به قلمرو قدرتت، مهمترین اقدام برای این است که کنترل زندگی و مسیر شغلیات را در دست بگیری.
علاوه بر نوشتن و دریافت حمایت از دیگران، چند توصیه دیگر هم دارم. اولا هر روز برای خودت کاری انجام بده. میتوانی نرمش کنی. کتابی را بخوانی که مدتها قصد داشتی سراغش بروی. یا یک ساعت به موزیکی گوش کنی که حالت را خوب میکند. الان دوران سختی است. به خودت استراحت بده. قدرتت برمیگردد. به تدریج و آهسته آهسته. اینقدر از خودت ایراد نگیر. همیشه آدمهایی دور و برمان هستند که این کار را بکنند. تو بهترین قهرمان خودت هستی. در مورد رزومه باید بگویم که خیلیها نمیدانند بعضی از فعالیتها را میتوانند در رزومه ذکر کنند. این فعالیتها از این قرارند: ۱. فعالیتهای داوطلبانه ۲. پروژههایی که انجام دادهای اما جزو وظایف شغلیات نبوده ۳. شرکت در کارگروههای آموزشی ۴. ایدههایی که به افراد ارشد سازمان دادهای ۵. تولید محتوای مرتبط با شغل مربوطه (مثلا محتوای آموزشی، بروشورها، خبرنامهها، ویدئو و…) ۶. فرآیندهایی که اصلاحشان کردهای ۷. مشکلات مربوط به مشتری که حل کردهای ۸. گزارشها و تحلیلهای مفیدی که تهیه کردهای ۹. بینظمیهای میان واحدی مربوط به نقشها و وظایف، که تو به آنها نظم و ترتیب بخشیدهای ۱۰. همکاریهای حرفهای.
چند نکته دیگر را هم باید اضافه کنم که برای همه کارجوهایی که اول راهند مفید است. تقریبا همه در رزومه و پیشینه شغلیشان کم و کاستیهایی پیدا میکنند. جویندگان کار، معمولا یا آرزو میکنند که ای کاش سابقه شغلی متفاوتی داشتند یا کاش مدرک تحصیلی جذابتری داشتند یا در شرکتهای معتبرتری کار کرده بودند. و به راحتی یادت میرود که چیزی که الان داری، خیلی مهمتر از چیزیست که در رزومه یا گذشتهات، نداری. به هر حال، تو مهارتها و استعدادهایی داری که کارفرماها نیازمندش هستند. پنج «عیب» رزومه که خواب را از چشمان کارجوها ربوده از این قرارند:
۱. وقفه شغلی ۲. شغلهای کوتاهمدت ۳. تغییر مسیر شغلی که توضیحی برایش نیامده ۴. تغییر سطح از یک شغل رده بالا به یک شغل رده پایین ۵. رزومهای که نقاط قوت کارجو را منعکس نمیکند
بیا تکتک اینها را بررسی کنیم. وقفه شغلی کاملا شایع است، به خصوص این روزها. خیلی خندهدار است اگر یک کارفرما بابت وقفه شغلیای که در رزومه کارجو وجود دارد، استرس بگیرد. خیلیها در کار کردنشان، وقفه ایجاد شده. تو میتوانی در یک نامه تکمیلی، درباره آن وقفه توضیح دهی. میتوانی در خود رزومه هم به دلیلش اشاره کنی. خیلی از ما شغلهای کوتاهمدت داشتهایم. این معمولا انتخاب ما نبوده است. میتوانی از حساب کاربری لینکدینت استفاده کنی و توضیح دهی که چرا از یک شغل به شغل دیگری رفتهای یا چرا وسطش وقفه ایجاد شده است. اگر مسیر شغلیات را تغییر دادهای که برای خواننده رزومه گیجکننده است، و هیچ توضیحی ندادهای، حتما توضیح بده. میتوانی داستانش را تعریف کنی. مثلا تعریف کن که چرا از یک شغل مدیریتی رفتی سراغ همکاری مستقل. یا توضیح بده که چرا یک شغل را به دیگری ترجیح دادی، اما کارها آنطور که برنامهریزی کرده بودی پیش نرفت. کار رزومه این است که قدرت و اعتبار تو را به یک نفر که نمیشناسدت، نشان دهد.
اگر رزومهات، این کار را آنطور که باید انجام نمیدهد، آن را بررسی کن و ببین چطور میتوانی کاری کنی که داستانت را با قدرت بیشتری توضیح دهد.
یادت باشد. تو شگفتانگیز هستی و لایق داشتن رزومهای هستی که مثل خودت، عالی و شگفتانگیز باشد.
نویسنده: Liz Ryan منبع: Human Workplace ترجم: مریم مرادخانی روزنامه دنیای اقتصاد