بی‌ثباتی؛ فرصتی برای رشد

ما در زمان عدم قطعیت و بی‌ثباتی تمایل به حفظ وضعیت موجود داریم. دچار نوعی نزدیک‌بینی می‌شویم و تمرکز خود را بر فوری‌ترین تصمیماتمان می‌گذاریم. چگونه می‌توانیم خانواده خود را ایمن و سالم نگاه داریم، چگونه رئیس خود را راضی نگاه داریم یا اگر شغلی را از دست داده‌ایم، چگونه به سرعت شغل جدید پیدا کنیم. وقتی بیش از حد در معرض مسائل گوناگون قرار می‌گیریم، یافتن وقت، انگیزه و انرژی ذهنی برای فکر کردن به سوالات بلندمدت‌تر می‌تواند دشوارتر شود.

اما به‌رغم چالش‌هایی که در دوره‌های طولانی بی‌ثباتی وجود دارد، همین دوره‌ها نیز در نوع خود فرصت‌های بی‌نظیری برای برنامه‌ریزی استراتژیک‌ فراهم می‌آورند. کنترل و پیش‌بینی کامل همیشه یک توهم است و وقتی شرایط این توهم را از بین می‌برد، می‌تواند ذهن ما را به راه‌های بسیار زیادی که پیش رو داریم بازکند. ‌ما براساس تجربه خود به عنوان مشاوره و مربی رهبری، پنج استراتژی پیشنهاد کرده‌ایم که می‌تواند به هر کس کمک کند تا از دوره بی‌ثباتی برای خلق مجدد استراتژی حرفه‌ای خود بهره ببرد.

۱- محدوده وسیعی از گزینه‌ها را مورد بررسی قرار دهید، حتی موارد غیرقابل تصور.

در دوره بی‌ثباتی هر اتفاقی ممکن است حادث شود. وسعت نتایج ممکن می‌تواند گیج کننده باشد و حتی اگر بتوانیم آنها را از لحاظ فکری درک کنیم، بازهم از مواجهه با بدترین سناریوها اجتناب می‌کنیم. اما اگر با صراحت و شجاعت به غیرقابل تصورترین نتایج اجتماعی فکر کنید، باعث می‌شود ترس شما از آن نتایج کمتر شود و این امکان را به شما می‌دهد که با شفافیت بیشتری به گزینه‌های خود فکر کرده و به طور موثرتری برنامه‌ریزی داشته باشید.

به‌طور مشابه اگر به دنبال کار هستید، فقط به دنبال برنامه‌ریزی سناریوهای محتمل نباشید بلکه طوری برنامه‌ریزی کنید که در آن دو برابر زمانی که انتظار دارید بیکار خواهید بود و همسرتان نیز شغل خود را از دست داده است. اگر چه فکر کردن به چنین امکانی دشوار است اما فکر کردن به اینکه واقعا چگونه چنین شرایطی را مدیریت می‌کنید (و تنظیم عوامل محرک مثل «اگر تا دو ماه آینده شغلی پیدا نکنم به آپارتمان کوچک‌تری نقل مکان می‌کنم یا اتاق خواب اضافه را اجاره خواهم داد») می‌تواند به شما کمک کند تا مطمئن شوید بعدا در وضعیت دشوارتری قرار نخواهید گرفت.

مثل اینکه مجبور شوید خانه خود را بفروشید یا نزد اقوام خود بروید.

۲- بهترین آینده خود را تصور کنید.

البته برنامه‌ریزی استراتژیک تنها تصورکردن بدترین شرایط ممکن نیست. در نظر گرفتن ایده‌ها و فرصت‌هایی که ممکن است قبلا هرگز برای شما پیش نیامده باشد به همان اندازه مهم است.

فرضیاتی که در مورد خود می‌گیرید را به چالش بکشید مواردی از قبیل من قبلا هرگز چنین کاری را امتحان نکرده‌ام، پس کاندیدای خوبی نخواهم بود یا من برای پست مدیریت گزینه مناسبی نیستم. به روش‌های مختلفی فکر کنید که می‌توانید از مهارت‌های خود استفاده کنید و احساسات خود را برآورده سازید، چه در محل کار و چه جنبه‌های دیگر زندگی‌تان. آیا کارکردن سه روز در هفته به شما فرصت بیشتری برای نگهداری از والدین یا فعالیت‌های اقتصادی می‌دهد؟ هر چه بیشتر در مورد گزینه‌های خود فکر کنید، در صورت ایجاد فرصت آمادگی بیشتری برای فعالیت در آن حوزه خواهید داشت.

هر چند ممکن است ساده به نظر برسد، اما تصور آینده در بهترین سناریو ممکن گاهی اوقات حتی سخت‌تر از آمادگی برای بدترین سناریوی ممکن است. در اینجا به ذکر چند استراتژی برای کمک شما جهت شروع کار می‌پردازیم.

– برای الهام‌بخشی، سخت‌ترین لحظات خود را به یاد آورید (مثل چالش‌هایی که در زمان‌ همه‌گیری با آن روبه‌رو بوده‌اید) و به مهارت‌ها و راه‌حل‌های خلاقانه‌ای که برای آن ایجاد کرده‌اید فکر کنید. شاید بدون نیاز به رفت و آمد و روابط روزانه با افراد از پس آن مشکلات برآمده‌اید و وقت اضافی خود را به کار دیگری اختصاص داده‌اید، در این صورت می‌توانید فرصت دورکاری را مدنظر قرار دهید.

– یک حلقه از افرادی که برای شما مهم هستند دور خود ایجاد کنید که به شما کمک کنند لحظه‌هایی را که در بهترین حالت بوده‌اید به یاد بیاورید. الگوهایی که در مورد خودتان کشف می‌کنید می‌توانند سرنخ‌های خوبی باشند. به عنوان مثال اگر همیشه از اینکه برای همکاران نقش مربی داشته باشید لذت می‌برید، می‌توانید مهارت‌های خود را حول مربیگری در محیط کار توسعه دهید و به دنبال راه‌هایی باشید که در زندگی حرفه‌ای‌تان این کار نقش پررنگ‌تری برای شما داشته باشد.

– برای درک آنکه چه چیز برای شما با ارزش است، به نحوه گذراندن اوقات فراغت خود فکر کنید. یکی از مشتریان دیوید که از مدت‌ها قبل علاقه وافری به نوشتن داشت، اخیرا از شغل خود استعفا داد تا روی کتاب خودش کار کند.

– برای کاوش در عرصه‌های جدید و روندهای نوظهور باید از تجربیات گذشته و فعلی خود فراتر روید. چند سال قبل یکی از همکاران قدیمی دیوید متوجه شد که علاقه‌اش به هوش مصنوعی به سرعت در حال افزایش است. هر چند او هیچ تجربه رسمی در این زمینه نداشت، اما برای این شغل درخواست داد و خیلی زود یک شغل در واحد نوآوری‌های نوین متمرکز بر توسعه و پیاده‌سازی فناوری‌های هوش مصنوعی به دست آورد.

۳- قابلیت‌های مربوط به خود آینده‌تان را بسازید.

در زمان‌های  عادی، معمولا شغلی که دوست داریم را شناسایی کنیم و بعد برای کسب مهارت‌های لازم جهت به دست آوردن آن شغل تلاش ‌کنیم. اما در دوره بی‌ثباتی شدید، این رویکرد می‌تواند خطرناک باشد. چراکه ممکن است شرکت یا حتی بخشی که روی آن تمرکز کرده‌اید با اختلالات غیرمنتظره روبه‌رو شود. در عوض پیشنهاد ما این است که از رویکرد اول مهارت استفاده کنید. مهارت‌هایی را که برای رشد در جهت رسیدن به اهداف بلند شخصی و شغلی خود نیاز دارید را شناسایی کنید و بعد تعیین کنید که کدام مشاغل برای این مهارت‌ها مناسب هستند. یکی از رهبران رویای تبدیل شدن به یک رهبر جهانی را در  سر می‌پروراند. او برای پیگیری این هدف سطح بالا، تشخیص داد که باید مهارت‌های ارتباطی بین فرهنگی خود را فارغ از نیازهای هر شغل خاصی ارتقا بخشد.

برای شناسایی و توسعه مهارت‌های جدید راهکارهای زیر توصیه می‌شوند:

– موقعیت‌هایی را برای تمرین‌ مهارت‌های جدید در شغل فعلی خود پیدا کنید.

– به دنبال برنامه‌ها و دوره‌های آنلاین باشید.

– به افرادی که می‌توانید از طریق مشاوره رسمی یا غیررسمی از آنها یاد بگیرید مراجعه کنید. شبکه شما بهترین منبع آموزش شماست و افراد موجود در شبکه شما در عین حال می‌توانند در آینده از شما حمایت کنند، چرا که از مجموعه مهارت‌های در حال رشد شما آگاه هستند. مثلا یکی از همکاران ما از مربی‌اش خواست تا از دور شاهد تماس‌ها و جلسات او باشد و ببیند که او چگونه جلسات را اداره می‌کند و البته این کار به او چشم‌انداز ارزشمندی در دنیای واقعی داد.

۴- از کم شروع کنید.

برای عبور از دوره فلج‌کننده بی‌ثباتی، برآنچه می‌توانید در کوتاه مدت تغییر دهید تمرکز کنید. اگر کارهایتان باعث ایجاد رعب و وحشت در شما می‌شوند، سعی کنید آنها را به کارهای فرعی کنترل‌پذیرتر تبدیل کنید. نوشتن یک کتاب ممکن است بسیار مشکل به نظر برسد اما تهیه یک طرح کلی سطح بالا می‌تواند در یک بعدازظهر انجام شود. اگر نمی‌دانید چه کاری را در اولویت قرار دهید با یکسری اقدامات «پشیمان نخواهم شد» شروع کنید- یعنی اقداماتی که صرف‌نظر از تغییر شرایط مفید خواهند بود- مثل به روز کردن رزومه یا پروفایل رسانه‌های اجتماعی. در پایان، از خودتان بپرسید، امروز چه حرکت کوچکی می‌توانم انجام دهم که باعث شادی من شود؟ یا اگر یک هفته به خودم فرصت بدهم چه کارهایی می‌توانم انجام دهم؟

یکی از مدیران اجرایی که ما می‌شناسیم، در فکر جابه‌جایی شغلی بود، اما بعد از سال‌ها که تمرکز او منحصرا بر کارهای روزمره شغلی خود بود دریافت که احتمال بازسازی مهارت‌ها و شبکه ارتباطی‌اش برای او دلهره‌آور است. در اولین قدم، او تصمیم گرفت هر هفته پنج تماس با افراد موجود در شبکه خود برقرار کند (مثل دوستان دانشگاه، مشتریان قبلی و افرادی که از لحاظ اجتماعی می‌شناخت) تا از اخبار مربوط به صنایع مختلف که آنها در آن مشغولند آگاه شود و درباره مشاغل و سازمان‌های مختلف اطلاعات بیشتری کسب کند. بعد از چند ماه بعضی از این افراد شروع به فرستادن اطلاعات مربوط به فرصت‌های شغلی جدید به او کردند که تصور می‌کردند به مهارت‌های وی مربوط هستند و سرانجام او یکی از این مشاغل را به دست آورد.

۵- نسبت به آنچه باید پشت‌سر بگذارید بی‌باک باشید.

برنامه‌ریزی برای آینده نامشخص فقط این نیست که مهارت‌های جدید کسب کنید یا ارتباطات جدید پیدا کنید. بلکه در عین حال متضمن انتخاب استراتژیک درباره این است که چه چیزی و چه کسی را رها کنید. البته دست کشیدن از موضوعاتی که برای آن زمان، تلاش و  انرژی زیادی صرف کرده‌اید دشوار است و به راحتی می‌توان درباره گذشته نوستالژیک بود بویژه زمانی که با بی‌ثباتی در زمان حال حاضر مواجه هستید. اما حرکت رو به جلو به معنی داشتن دید واضح از آنچه دیگر در خدمت شما نیست و فضا دادن به خودتان برای پیگیری موضوعات جدید است.

یکی از همکاران دیوید، همیشه خود را در یک شغل فاخر تصور می‌کرد، از آن دسته شغل‌هایی که متضمن خدمت در هیات‌مدیره سازمان است. او متوجه شد که در مسیر درستی برای رسیدن به این هدف نیست، چرا که تقویم خود را با کار و تعهدات داوطلبانه پرکرده بود. وقتی به هزینه فرصت برنامه‌های جاری خود پی برد، شروع به تفویض مسوولیت‌های بیشتری کرد. او برنامه‌های رسمی برای تفویض مسوولیت‌ها ایجاد کرد، تصمیم به رد تقاضاهای دیگران گرفت و نه گفتن با قاطعیت بیشتر را یاد گرفت و همچنین انجام مکالمات ظریف را تمرین کرد. وقتی مسوولیت‌های غیرضروری را از روی دوش خود برداشت، وقت و فضای بیشتری برای رسیدگی به فرصت‌های آتی خود پیدا کرد.

انسان‌ها طوری برنامه‌ریزی شده‌اند که از بی‌ثباتی اجتناب کنند، اما هر چقدر هم که تلاش کنید، از آن راه گریزی نیست در عوض بهتر است بی‌ثباتی را فرصتی برای رشد بدانید، خواه این به معنای کسب مهارت‌های جدید، شغل جدید یا یک حرفه کاملا جدید باشد. هیچ پاسخ ساده‌ای برای آن وجود ندارد، اما با استراتژی‌های ذکر شده در بالا، شما ابزار لازم را برای رویارویی با هر آنچه آینده برای شما به ارمغان بیاورد در اختیار دارید.

مترجم: رویا مرسلی/ روزنامه دنیای اقتصاد منبع: HBR

اشتراک گذاری:



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *